امروز قرار بود که سر کلاس استاد مشاورم، "داده کاوی" برای دانشجوهای لیسانس، کارم را برای نیم ساعت ارائه کنم. این سومین باری بود که کارم را ارائه میدادم (این ارایهها جاهای مختلفی بودند) و برای اولین بار بود که استرس نداشتم. اصلا ادعا نمیکنم که زبانم نسبت به بار قبل بهتر شده، ولی جالب بود که آرام حرف میزدم و اشتباهها را هم میفهمیدم و با آرامش سعی میکردم که اصلاح کنم. همیشه از اشتباه حرف زدن ناراحت و عصبی میشدم و این بهم استرس وارد میکرد. شاید حالا قبول کردم که اشتباه میکنم و حرف زدنم خوب نیست ولی ترسیدن هم نه تنها مشکلی رو حل نمیکنه بلکه باعث میشه که کمتر حرف بزنم و کمتر یاد بگیرم.
پنجشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر