(این مطلب را برای جمعه برای زندگی نوشتم)
کنسرتهای رایگان در ملنیوم پارک (Millennium Park) شیکاگو یکی از جذاب ترین برنامههای تابستانی این شهر محسوب میشوند. معماری این فضا به گونه ای است که روبروی صحنه، پشت صندلیها ، یک فضای بسیار بزرگ چمن کاری شده وجود دارد که مردم روی این چمنها مینشینند و در حالیکه صدای موزیک پخش میشود، غذا میخورند، حرف میزنند، بازی میکنند و یا حتا دراز میکشند!
شنبه گذشته نمیدانم چون روز تعطیل بود آنقدر شلوغ بود یا به خاطر کنسرت نهم بتهوون. به هر حال کلی طول کشید تا یک جای کوچک کنار دو خانم میانسال پیدا کردیم. کنسرت که تمام شد، صحبتمان با آنها گل کرد و فهمیدیم که خواهرند، حدود شصت ساله و متولد شیکاگو. هیچ وقت هم جای دیگری زندگی نکرده اند . وقتی گفتیم که ایرانی هستیم، گفتند که ما هیچ دشمنی با مردم ایران نداریم و امیدواریم که اوباما به این اوضاع سر و سامانی بدهد.
هر دو خواهر به اینکه چنین برنامه ای بدون مشکل برگزار میشود، افتخار میکردند و شهردار شیکاگو را شجاع میدانستند که اجازه برگزاری مراسمی را میدهد که گاهی تا نیم میلیون نفر را در این پارک جمع میکند بدون ترس از اینکه زد و خورد یا دعوأیی اتفاق بیفتد. این دو خواهر دوست داشتنی، در مدت چند دقیقه ای که با هم گپ میزدیم، چند نفر از دوستان و فامیلشان را دیدند و ما را هم معرفی کردند. یکی از آنها خانم ۹۳ ساله ای بود که به خاطر سلامتی اش باعث تعجب ما شد! به همین دلیل اجازه گرفتیم که یک عکس یادگاری از او بگیریم که میبینید. اما بقیه عکسها مربوط به عصرهای خلوت تر روزهای غیر تعطیل هستند.
در راه برگشت به خانه، جمعهای را تصور کردم که بعد از شنیدن کنسرتی زیبا در یکی از پارکهای تهران، در حالیکه هوای ملایم تابستانی موهایمان را تکان میدهد، بدون هیچ ترسی به خانههایمان برمی گردیم.
کنسرتهای رایگان در ملنیوم پارک (Millennium Park) شیکاگو یکی از جذاب ترین برنامههای تابستانی این شهر محسوب میشوند. معماری این فضا به گونه ای است که روبروی صحنه، پشت صندلیها ، یک فضای بسیار بزرگ چمن کاری شده وجود دارد که مردم روی این چمنها مینشینند و در حالیکه صدای موزیک پخش میشود، غذا میخورند، حرف میزنند، بازی میکنند و یا حتا دراز میکشند!
شنبه گذشته نمیدانم چون روز تعطیل بود آنقدر شلوغ بود یا به خاطر کنسرت نهم بتهوون. به هر حال کلی طول کشید تا یک جای کوچک کنار دو خانم میانسال پیدا کردیم. کنسرت که تمام شد، صحبتمان با آنها گل کرد و فهمیدیم که خواهرند، حدود شصت ساله و متولد شیکاگو. هیچ وقت هم جای دیگری زندگی نکرده اند . وقتی گفتیم که ایرانی هستیم، گفتند که ما هیچ دشمنی با مردم ایران نداریم و امیدواریم که اوباما به این اوضاع سر و سامانی بدهد.
هر دو خواهر به اینکه چنین برنامه ای بدون مشکل برگزار میشود، افتخار میکردند و شهردار شیکاگو را شجاع میدانستند که اجازه برگزاری مراسمی را میدهد که گاهی تا نیم میلیون نفر را در این پارک جمع میکند بدون ترس از اینکه زد و خورد یا دعوأیی اتفاق بیفتد. این دو خواهر دوست داشتنی، در مدت چند دقیقه ای که با هم گپ میزدیم، چند نفر از دوستان و فامیلشان را دیدند و ما را هم معرفی کردند. یکی از آنها خانم ۹۳ ساله ای بود که به خاطر سلامتی اش باعث تعجب ما شد! به همین دلیل اجازه گرفتیم که یک عکس یادگاری از او بگیریم که میبینید. اما بقیه عکسها مربوط به عصرهای خلوت تر روزهای غیر تعطیل هستند.
در راه برگشت به خانه، جمعهای را تصور کردم که بعد از شنیدن کنسرتی زیبا در یکی از پارکهای تهران، در حالیکه هوای ملایم تابستانی موهایمان را تکان میدهد، بدون هیچ ترسی به خانههایمان برمی گردیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر